این روزها با داغ شدن بازار بورس در کشور و همینطور اقبال عمومی مردم به سمت آن، شاهد ظهور کارشناسانی در قالب اساتید آموزش بورس نیز هستیم که با هزینههای گزاف اقدام به ارائهی سیگنالهای معاملاتی یا برگزاری کلاسهای آموزشی میکنند. جدای از اینکه بعضی از آنها جزو اساتید بازار بورس هستند، اما نباید این نکته را نیز کتمان کرد که بسیاری از افرادی که در حال ارائه پکیجهای آموزش بورس با دریافت مبالغ میلیونی هستند، حتی بدیهیات حوزهی پول و سرمایه را نیز نمیدانند و در پکیجهای آموزشی یا کلاسهایی که ارائه میکنند به تکرار مبانی و اصول اولیهی بورس بسنده میشود.
از ابتدای رالی بزرگ شاخص بورس، بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانان از حبابی بودن شاخص سهام سخن گفتهاند و عدهای نیز برخلاف این ادعا معتقدند انتظارات تورمی باعث چنین افزایش ناگهانی شاخص در بورس میشود. در این میان بعضی افراد در شبکههای مجازی ادعایی مطرح کردند مبنی بر اینکه در طول فرایند افزایش بیرویهی شاخص بورس، ارزش سهام ایرانخودرو از شرکت بیامو (BMW)، یکی از خودروسازان برتر جهان پیشی گرفته است. این افراد با محاسبه قیمت سهام شرکت ایرانخودرو مدعی شدند ارزش سهام ایرانخودرو حدود ۴۳ میلیارد دلار بوده و از شرکتهای خودروسازی عظیمی مانند مرسدس بنز و بیامو هم بیشتر است. ادعای اخیر درحالی مطرح میشود که تنها میزان فروش و سود سالانهی شرکتهای یادشده چندبرابر عدد ۴۳ میلیارد دلار است؛ با یک مقایسه ساده میتوان کذب بودن این ادعا را ثابت کند.
با مراجعه به سایت سازمان بورس و جستوجوی شرکت ایران خودرو متوجه میشویم ارزش بازاری این شرکت حدود ۲.۰۰۰.۰۰۰ میلیارد ریال است که با تبدیل آن به دلار عددی کمتر از ۱۰ میلیارد دلار بهدست میآید؛ درحالی که ارزش بازاری بامو حدود ۳۵ تا ۴۰ میلیارد دلار است توجه داشته باشید که نمیتوان با مقایسهی ارزش بازاری به مقایسه دو شرکت پرداخت و باید عوامل دیگری مانند ارزش برند، سود سالانه، مسائل مربوط به اقتصاد سیاسی و… را نیز در چنین مقایسهای گنجاند؛ اما باز هم به نظر میرسد ارزش بازار ایران خودرو بسیار بیشتر از آن است که واقعا باید باشد.
عوامل تأثیر گذار بر قیمت یک سهم
قیمت یک سهم به عوامل پرشماری بستگی دارد که سودآوری و میزان فروش تنها یکی از آنها است. اگرچه ممکن است سودآوری مهمترین عامل باشد؛ اما تنها عامل برای تعیین قیمت سهام نیست. بسیار پیش آمده که شرکتی چند سال با زیان انباشته مواجه بوده باشد اما سهامداران که دید بلند مدت به سهام داشتهاند مشتاق به خرید آن بودهاند. برای درک بیشتر مطلب بهتر است به برخی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام در بورس ایران بپردازیم:
۱. سودآوری
یکی از اولین محرکهای اقتصادی برای سرمایهگذاری روی یک شرکت میزان سودآوری آن است. هرچه میزان سودآوری یک سهم بیشتر باشد و از طرف دیگر، این سودآوری پایدار باقی بماند، ارزش سهم نزد سرمایهگذاران افزایش پیدا میکند. قیمت گذاری براساس سودآوری شرکت عموما ازطریق روش P/E انجام میشود.
در روش P/E قیمت سهام بر EPS آن تقسیم میشود. EPS میزان سودی است که شرکت به ازای هر سهم بهدست میآورد؛ بهعنوان مثال اگر شرکتی یک میلیون سهم منتشر کرده و در پایان سال ۱۰۰ میلیون تومان سود خالص بهدست آورده باشد، EPS آن برابر با ۱۰۰ خواهد شد. حال اگر قیمت سهم را تقسیم بر EPS کنیم نسبت P/E بدست میآید. این نسبت نشان میدهد که سرمایهگذاران به ازای هر یک ریال سود، حاضرند چند ریال هزینه کنند.
بیشک روش P/E در مورد ایرانخودرو و برخی دیگر از شرکتهای بورسی درحالحاضر بهراحتی قابل استفاده نیست؛ چرا که این شرکتها مدتها است زیانده هستند؛ البته این موضوع فقط در مورد شرکتهای زیانده صادق نیست. بسیاری از شرکتهایی که در بازار بورس ایران حضور دارند، P/E بسیار بالایی دارند که بعضا به چندهزار نیز میرسد در حالی که این عدد در بازارهای جهانی زیر ۱۰ است.
۲. داراییها:
اگرچه شرکتهایی مانند ایرانخودرو زیانده هستند، اما این بهمعنای بیارزش بودن آنها نیست. هنگامی که شما سهامی میخرید خود را علاوه بر سود شرکت، در داراییهای شرکت نیز شریک میکنید. در شرایط امروز یکی از مهمترین انگیزههای مردم برای ورود به بورس شراکت در سرمایههای شرکتها است. هنگامی که مردم انتظار تورم بالایی دارند، اولین اقدام آنها، حرکت به سمت خرید داراییهای سرمایهای است. این داراییها میتواند مسکن، طلا، ارز و حتی ارزهای دیجیتال باشد. سهام شرکتها نیز نوعی دارایی سرمایهای برای محافظت در مقابل تورم محسوب میشود نه بهخاطر سودآوری شرکت بلکه به خاطر داراییهای آن.
۳. انتظارات تورمی:
اگر سرمایهگذار انتظار تورم بیشتر داشته باشد، تمایل بیشتری به خرید کالاهای سرمایهای از خود نشان میدهد. پس قیمت بالای سهام در بورس تا حدودی منعکس کننده انتظارات تورمی سرمایهگذاران است. بهنظر میرسد مردم انتظار تورمهای بسیار بالاتر از میزان کنونی را دارند و اگر دولت بتواند این انتظارات را متوقف کند، قطعا رشد سرسامآور بورس متوقف یا حتی معکوس میشود. این مهمترین عامل در افزایش قیمت سهامی مانند ایرانخودرو و سایر سهام موجود در بازار محسوب میشود. در اوایل سال جاری که دلار در حدود قیمت ۱۶ هزار تومان به سر میبرد، ارزش بازار سهام ایرانخودرو از شرکت رنو پیشی گرفت، در حالیکه پس از جهش دوباره نرخ ارز تا ۲۳ هزار دلار این ارزش نیز کاهش یافت، حال آنکه انتظارات تورمی و خرید سهم از سوی متقاضیان باعث شد که فقط در طول یک روز پس از گران شدن دلار، ارزش هر سهم ایرانخودرو بیش از ۲۲ درصد افزایش را شاهد باشد. با جهش دوباره نرخ ارز این امکان وجود دارد که یکبار دیگر قیمت سهام شرکت ایران خودرو (از نظر دلاری) کاهش پیدا کند و این یکی از انتظارات سرمایهگذاران برای آینده سهم است.
۴. انحصارات و کمکهای دولتی:
یکی از مهمترین فاکتورها برای قیمتگذاری سهام در بورس میزان فروش محصولات شرکت است. اگر یک شرکت بازار کشور را در زمینهای خاص در انحصار داشته باشد یا دولت تضمین کند همواره خریدار محصولات شرکت خواهد بود یا همواره از دولت یارانههای ارزی دریافت کند، در این صورت اعتماد سرمایهگذاران برای خرید سهام شرکت حتی با وجود زیانده بودن آن افزایش مییابد؛ چراکه سرمایهگذار اطمینان دارد در هر صورت حمایت دولت از شرکت وجود خواهد داشت و شرکت ورشکسته نخواهد شد.
۵. سایر داراییهای شرکت:
داراییهای شرکت تنها محدود به زمین و ساختمان و تولیدات و سایر داراییهای فکری نیست. خود شرکتها نیز در قالب یک شخصیت حقوقی میتوانند در بورس فعالیت کرده و از افزایش ارزش سهام سایر شرکتها استفاده کنند. هنگام تعیین ارزش یک شرکت تنها نمیتوان به میزان سود و زیان یا داراییهای آن بسنده کرد، بلکه باید سایر داراییهای شرکت از جمله سبد سهام، اوراق قرضهی خریداریشده توسط شرکت و… را نیز در این محاسبات دخیل کنیم؛ بهعنوان مثال شرکت سرمایهگذاری سمند متعلق به ایرانخودرو، در انتهای خرداد سال ۹۹ حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان یا به پول امروز ۱۰ میلیارد دلار سهام از انواع شرکتهای بورسی و غیربورسی دراختیار داشته که این موضوع به افزایش ارزش سهام آن کمک میکند و این به معنای افزایش ارزش سهام شرکت مادر است. در حالیکه شرکتهای اروپایی مانند شرکتهای ایرانی به بنگاهداری نمیپردازند و سود خود را بیشتر از طریق صنعت خود تامین میکنند؛ البته شرکتهای خودروسازی شراکتهایی با سایر خودروسازان دارند، اما مانند خودروسازان داخلی سهام صنایعی مانند سیمان، بانک، بیمه و ساختمان را در پورتفوی خود ندارند.
سخن پایانی:
همانطور که گفته شد ادعای گذر ارزش ایرانخودرو از بیامو یا مرسدس بنز و حتی شرکتهای پایینردهتر مانند هیوندای و مزدا از اساس کذب است. اما آیا ایرانخودرو یا سایر نمادهای بورسی دارای حباب هستند؟
درواقع نمیتوان با قطعیت چنین نظری داد. به احتمال زیاد تعداد زیادی از نمادهای بورسی در وضعیت کنونی بسیار بالاتر از مقدار واقعی و ارزش ذاتی آنها معامله میشوند؛ اما این بهمعنای حبابی بودن قیمتها نیست. این بهمعنای آن است که سرمایهگذار تصور میکند این شرکت درآینده ارزشی بیشتر از آنچه اکنون دارد، به دست خواهد آورد. این افزایش ارزش میتواند ازطریق افزایش فروش، افزایش سود، افزایش ارزش داراییها و… صورت پذیرد. در وضعیت کنونی که عدم قطعیت بالایی نسبت به آیندهی اقتصاد وجود دارد کمتر کسی میتواند تشخیص دهد وضعیت به چه صورت پیش خواهد رفت.
از طرف دیگر با توجه به مشکلات جهانی ناشی از بیماری کرونا، تحریمها، کاهش قیمت و میزان فروش نفت و… تحلیلها و فرمولهای بنیادین برای اندازهگیری قیمت واقعی سهام چندان جوابگو نخواهند بود. اکثر افرادی که از حباب بودن یا حباب نبودن سهام صحبت میکنند، تنها بر روی تحلیلهای شخصی خود اتکا دارند که ممکن است درست یا غلط باشد؛ اما چیزی که مشخص است در وضعیت کنونی نمیتوان حکم قاطع و ۱۰۰ درصدی صادر کرد.
در پایان باید این نکته تذکر داده شود که این مطلب توجیهی برای خرید یا فروش سهام ایران خودرو و هیچ سهام دیگر بورسی نیست و تنها پاسخی به ادعایی است که اخیرا در شبکههای مجازی به راه افتاده است؛ بنابراین باید سرمایهگذاران خرد با آموزش و اطلاعات کافی وارد بورس شوند و فریب بعضی مدعیان و مدرسین دروغین را که در شبکههای اجتماعی فعالیت میکنند، نخورند.