کالین اورلند از مجله کارمگزین بریتانیا خودروی ملی ایران را بررسی کرد.
وبسایت و مجله بریتانیایی کارمگزین ، یکی از معتبرترین رسانههای دنیا در زمینهی تست و بررسی خودرو، به بررسی سمند پرداخته است. این بررسی را از دست ندهید.
ایرانخودرو، بعد از انقلاب به مالکیت دولتی درآمد و در طول دوران جنگ با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم کرد. در آن دوران، پیکان اصلیترین تولید ایرانخودرو محسوب میشد. با روی کار آمدن دولت سازندگی و تغییر مدیران در ایرانخودرو و وزارت صنایع سنگین، بعد از تعلیق قرارداد تولید پژو ۴۰۵، ایرانخودرو که بزرگترین شرکت خودروسازی ایران به شمار میآمد، در آستانه تعطیلی قرار داشت. تا این که مجوز تولید ۵۰.۰۰۰ دستگاه پیکان برای ایرانخودرو صادر شد و طرح جایگزینی محصول جدید به جای پیکان تا سال ۱۳۷۵ فراموش شد. مجوز تولید ۵۰.۰۰۰ دستگاه پیکان در صورتی صادر شد که ایرانخودرو ۱۰۰.۰۰۰ دستگاه پیکان را با شرایط بسیار سختگیرانه و قرعهکشی و بررسی این که افراد متقاضی مالک خودروی دیگری نباشند، پیش فروش کرده بود.
سال ۱۳۷۳ ایرانخودرو با تاسیس مرکز تحقیق و توسعهی خود و تولید پژو RD، از سال ۱۳۷۵ پروژهی اولین خودروی ملی را کلید زد. در سال ۱۳۸۱ خط تولید سمند بعد از شش سال کار مداوم به بهرهبرداری رسید. پروژهای که گفته میشود ایرانخودرو ۵۰۰ میلیارد تومان در آن سرمایهگذاری کرده و چون بخش بزرگی از این سرمایه به صورت وام بوده و پروژه زمان بسیار بیشتری از زمانبندی به طول انجامید، باعث تحمیل ۳۰۰ میلیارد تومان جریمه دیرکرد وامها به ایرانخودرو شد تا پروژهی سمند برای ایرانخودرو ۸۰۰ میلیارد تومانی هزینه داشته باشد.
از تاریخ بگذریم و به سراغ نظرات مجلهی کارمگزین (Carmagazine) برویم. در ادامه، مقالهی نوشته شده توسط کالین اورلند (colin overland) آورده شده است.
این یک IKCO Samand است و اگر اندک زمانی را در ایران گذرانده باشید، حتما این خودرو را دیدهاید و یا اگر در گردهمایی دههی ۸۰ شرکت تالبوت و دههی ۹۰ شرکت پژو با چشمان نیمه بسته هم بوده باشید، با استایل کلی آن آشنایی خواهید داشت.
سمند به عنوان خودرو ملی ایرانیان شناخته میشود و به بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله روسیه، ترکیه، بلاروس، ارمنستان، عراق، سوریه، تاجیکستان، آذربایجان، سنگال، الجزایر، گرجستان، مصر و ونزوئلا صادرات شده است. خودرویی که برای حملونقل روزانه توسط قشر متوسط جامعه ایران در شهری مثل تهران مورد استفاده قرار میگیرد. ما در این مقاله میخواهیم ببنیم که سمند چقدر به محصولات نام آشنای تولیدکنندگان اروپایی شبیه است؟
چرا قبلا یکی از اینها را ندیدهام؟
سمند و کلا خودروهای ایرانی در اروپای غربی فروخته نمیشوند. ایرانیان اکثر اوقات با ترکیه به عنوان بزرگترین و اصلیترین صادرکننده خودرو در خاورمیانه، رقابت می کنند. هرچند که ایران به دلیل تحریمهای بینالمللی و نداشتن محصولات مناسب بازار اروپای غربی نتوانسته در رقابت با ترکیه پیروز باشد. ( ترکیه به کمک خودروسازان بزرگ دنیا از جمله تویوتا، هوندا و هیوندای (جمعا ۱۵ شرکت) به صورت تولید مشترک توانسته ۱۵٪ از کل اشتغال مردم کشورش را در صنعت خودروسازی ایجاد کند، به طوری که در شش ماهه اول ۲۰۱۸ صادراتی بالغ بر ۱۶.۵ میلیارد دلار داشته است).
صنعت خودروسازی ایران از تکنولوژی روز دنیا چندان بی بهره نیست ولی به قدر نیاز هم از آن بهرهمند نمیبرد. این صنعت بعد از برکناری شاه و روی کار آمدن انقلاب، وضعیت چندان خوبی نداشت ولی دوباره خود را احیا کرد و حالا با تیراژ ۱.۵ میلیونی که بیشتر با همکاری پژو و رنو فعالیت میکند، وضعیت خوبی دارد.
در سالهای اخیر دو شرکت اصلی خودروسازی در ایران یعنی سایپا و ایرانخودرو که به نام IKCO شناخته میشود، بیشترین سهام را از بازار داشتهاند . ایرانخودرو اولین موفقیت خود را با پیکان (بر پایهی هیلمن هانتر) و در ادامه با پژو ۴۰۵ به دست آورد. این شرکت، اخیرا با جانشین پژو ۴۰۵ یعنی سمند که به جز موتور پژو در نمونهی مورد آزمایش، عمدتا حاصل کار مهندسان ایرانخودرو است، به موفقیت در بازار ایران رسیده است.
رانندگی با سمند چطور است؟
اگر سمند را بخواهیم در چند کلمه توصیف کنیم، میتوان گفت خام و ناپخته، کند و کمی خنگ است. اگر سمند مبنای مقایسه باشد، مثلا فولکسواگن گلف ۲۰۱۷ انگار از سیارهی دیگری آمده است.به دلیل عدم وجود سیستم کنترل پایداری، سمند در پیچها تعادل خوبی ندارد و به سرعت، منحرف میشود. گیربکس آن هم کمی گیج به نظر میرسد.
تعلیق سمند نرم است و ارتفاع آن زیاد و هندلینگ هم چندان بد به نظر نمیآید به خاطر داشته باشید که سمند برای منطقهای خاص طراحی شده که در آن جادهها بسیار خطرناک و ترسناک هستند و امنیت سرنشینهای خودروها در آن اصلا رعایت نشده است.
موتور سمند چندان قوی به نظر نمیرسد و قابل اطمینان نیست. این موتور کمی بی حال ساخته شده و بهتر بود در شرایط مطلوب خود برنامه ریزی میشد و کار میکرد. ( لازم به توضیح است؛ محدود سازی موتورها با هدف کاهش اصطحاک و افزایش طول عمر موتور صورت میگیرد. همچنین ایران خودرو با بهینه سازی گسترده موتور TU5 ( موتور نصب شده روی سمند مورد آزمایش) و نصب توربوی محدود شدهای رو آن به قدرت ۱۵۰ اسببخار و گشتاور ۲۱۵ نیوتون متر دست یافته است که هم اکنون در مدلهای سورن و دناپلاس عرضه شده و در بازار موجود است.)
سمند من را یاد خودروهای زیادی که داشتهام میاندازد، مثلا تالبوت سولارا ۱٫۶، آن زمان تالبوب عضو گروه پژو بود. سمند هم مثل سولارا نرم است و سواری خوبی دارد. ولی من همچنان معتقدم سمند گیج و احمق است.
و اما فضای داخلی؟
اگر قبل از ورود به اتاق سمند انتظار سیستمهای الکترونیکی متنوع و یک گیربکس اتوماتیک مدرن را داشته باشید، سخت در اشتباه هستید. کابین سمند بسیار دستودل بازانه جادار و بزرگ است. از متریال مناسب و دلپذیر در آن استفاده شدهاست و داشبورد هم صداهای مزاحم و نابه هنجار زیادی ندارد.
شما باید روی موارد و وسایل ضروری مثل چرخها، ترمز، دریچهی گاز، کلاج و گیربکس تمرکز کنید که هر کدام به طور جداگانه چندان دقیق و جسورانه نیستد و در واقع شرم آور که نه، بیشتر شبیه یک بحران هستند. کابین مخلوطی از پلاستیک خشک، پارچه و قطعات چوبی براق است. در مجموع مطلوب به نظر میرسد و برای کنترل صداهای مزاحم، مناسب است.
در سمند خبری از دکمهی استارت موتور نیست و بجای آن یک درگاه ورودی سوئیچ وجود دارد. رادیو و پخش سیدی- MP3 و یک صفحهی بزرگ بوقدار پر از دکمه از دیگر ادوات روی داشبورد هستند.
نظر نهایی و نتیجهگیری
من از رانندگی با سمند لذت میبرم و خیلی چیزها را در مورش تحسین میکنم. آیا من داوطلبانه خودم را به عصر حجر فرستادهام؟ نه، این طور نیست.
هنگامی که شما از ویژگی هایی مثل ABS، سیستم کنترل کشش و فناوریهایی مثل کروز کنترل فعال صبحت میکنید؛ نداشتن آنها را ننگ می دانید و نمیخواهید آنها را تسلیم کنید؛ اگر سی سال به عقب برگردید، خواهید دید که سمند اگر در انگلستان فروخته میشد، خودرویی مدرن راحت، قابل اعتماد و ایمن برای خانوادهها محسوب میشد.
بعضی از اشکالات و ایراداتی که در سمند وجود دارد و گفته شد، به راحتی قابل حل است ولی خیلی از ایرادات به این دلیل است که سمند از یک پلتفرم قدیمی ساخته شده و این ایرادات ذاتا در پلتفرمهای قدیمی وجود دارند. همچنین سمند با توجه به قدرت خرید مردم کشور در حال توسعهای مانند ایران ساخته شده و در واقع ارزانسازی شدهاست.
این مشکلات باعث شده تا سمند نتواند در تستهای تصادف و ایمنی شرکتهای معتبری مثل Euro NCAP امتیازی بهتر از یک ستاره کسب کند.[ از جمله ایراداتی که باعث افت امتیاز سمند شدهاست میتوان به محکم نبودن اتصال پشتی صندلیهای عقب به بدنهی خودرو، کوتاه بودن پشت سری صندلیهای جلو، فقدان ایربگهای کامل برای صندلیهای ردیف جلو، عدم امكان نصب صندلي كودك در صندلي عقب (Isofix) و نبود سیستم EBD ترمز اشاره کرد.)
سمند موفق به اخذ مجوز تردد در شهر لندن شد و توانست تست آلایندگی و معاینهی فنی شهر لندن که چیزی بیشتر از دو ساعت به طول میانجامد را با موفقیت پشت سر بگذارد.
تاریخ نشان میدهد که خودروسازان ایرانی خودروهای متعددی در زمان صلح و آرامش تولید کرده و فروختهاند. همین صلح و آرامش توانسته آنها را به سرمایهگذاری در توسعهی محصول ترقیب کند. به طوری که هماکنون شرکت پنین فارینا در حال طراحی محصولات جدیدی با توجه به استانداردهای روز ایمنی و زیستمحیطی برای شرکت ایرانخودرو است.
آیا ممکن است در اروپا خودروی ایرانی سوار شویم؟ احتمالا نه
در حالی که شرکتهای بزرگ دنیا، سرمایه و ابتکار خودر را در اتوماسیون و رباتیک خطوط تولید صرف میکنند، قطعا مجالی برا حضور خودروهای ایرانی در اروپا نخواهد بود. ولی خودروسازان ایرانی میتوانند مانند شرکت داچیا به شکاف بزرگ موجود در بازار خودروهای ارزان قیمت وارد شده و تقاضای دست نخوردهی این بازار را پاسخگو باشند.